رمضان

 

 

 

سلام بر رمضان

 

معنی عشق!

 

 

برگرفته از مطلبی در ام اس سنتر



معني عشق چيست؟

وقتي کسي شما رو دوست داره ، اسم شما رو متفاوت از بقيه مي گه . وقتي اون شما رو صدا مي کنه احساس مي کني که اسمت از جاي مطمئني به زبون آورده شده. بيلي - 4 ساله


عشق وقتيه که شما براي غذا خوردن مي رين بيرون و بيشتر سيب زميني سرخ شده خودتون رو مي دهيد به دوستتون بدون اينکه از اون انتظار داشته باشيد که کمي از غذاي خودشو بده به شما. کريستي - 6 ساله


عشق اون موقعس که تو به پسره مي گي که از تي شرتش خوشت اومده ، بعد اون هر روز مي پوشتش. نوئل - 7 ساله

وقتي شما کسي رو دوست داريد موقع حرکت از مژه هاتون ستاره هاي کوچولويي خارج مي شن. کارل - 7 ساله


 منم عشق رو با همه اینها که این به ظاهر کوچولوها گفتن مز مزه کردم، نظر و تعبیر شما چیه؟
 
 
 
 
 

تقوی!

 

 

خدایا اندکی تقوی!

سخت نیازمندم بهت، سخت!!

 

 

مخاطب خاص!

 

 

به نام او

 

سلام عرض میکنم خدمت دوستان مهربانم

دوستان این نوشتم مخاطب خاص داره که اینجا رو نمیخونه، شایدم میخونه و من بی خبرم؟! در هر حال هدف از نوشتن این پست فقط اندکی آروم شدن هست و بس! بنابراین من رو ببخشید کامنت دونی رو تاییدی میکنم، ممکنه نوشته طولانی بشه و از حوصله شما عزیزان خارج، توصیه میکنم وقت صرفش نکنید و صفحه رو ببندید و بی خیال

*****

یادته بهت گفته بودم که من مشکلات و غم و غصه هام رو دنبال خودم نمیکشونم این ور و اون ور؟ یادته گفته بودم، سعی میکنم با حرف مشکلات رو حل کنم و تمام؟

آره این شیوه من بوده شاید از کودکی تا حالا، من قهر و بی محلی نمیدونم چی چی هستن؟ خوردنین؟ پوشیدنین؟ دلخوری بلند مدت نمیدونم چه جنس و متریالی هست، باهاش آدمها چیکار میکنن؟ نقاشی میکشن؟ جارو میکنن؟ غذا میپزن؟ قلب من جای کینه نیست، شاید از کسی خوشم نیاد و یا نخوام باهاش معاشرت داشته باشم اما این الزاما به معنای نفرت و کینه نیست، فقط تمایلی به داشتن معاشرت ندارم و همین!

یادته میگفتم اجازه نمیدم مطلبی طولانی مدت عذابم بده؟ همون اول کار تکلیف مشکل و غم و غصه رو مشخص میکنم و خلاص؟ برای خودم حلاجیش میکنم و میذارمش کنار و میرم دنبال زندگیم؟

راستش حالا برام مشکلی پیش اومده که هیچ رقمه نمیتونم حلاجیش کنم! هیچ جور نمیتونم بزارمش زمین و بی خیالش بشم، به شدت نیاز دارم در موردش حرف بزنم، فقط هم با تو باید حرف بزنم، با هر کسی حرف زدم بی فایده بود و جواب نداد (البته در این مورد خاص با کس زیادی هم نمیتونم حرف بزنم!!)، فقط صدای تو میتونه آرومم کنه و فقط تو میتونی کمکم کنی و خدا، خدا فکر کنم، گذاشتم تو صف تا نوبتم برسه و ببینه چمه؟ اما میدونی تا نوبت ویزیت من بشه، من به جنون میرسم عزیز دلم، دلم می خواد میون بری چیزی باشه تا زودتر تموم بشه این عذاب مستمر، توام که نیستی تا باهات حرف بزنم و خالی بشم، آروم بشم، شاد بشم، کاش بودی!

این روزها بارها و بارها به خودم میگم آرام این لیوان رو محض رضای خدا برای لحظاتی بزار زمین! اما فایده ای نداره که نداره!!

میپرسی جریان لیوان چیه؟ میگم برات، داستان استاد دانشگاهیه که مشکلات زندگی رو تشبیه کرده به یه لیوان و اصلا بزار برات اصل داستان رو همین جا این زیر بیارم تا کامل بخونیش:

استادی در شروع کلاس درس ، لیوانی پر از آب به دست گرفت . آن را بالا برد که همه ببینند . بعد از شاگردان پرسید

به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟

شاگردان جواب دادند :50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم.

استاد گفت : من هم بدون وزن کردن نمی دانم دقیقا وزنش چقدر است.

اما سوال من این است : اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

شاگردان گفتند : هیچ اتفاقی نمی افتد.

استاد پرسید : خب ، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم چه اتفاقی خواهد افتاد؟

یکی از شاگردان گفت : دستتان کم کم درد می گیرد.

استاد دوباره پرسید : حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟

شاگرد دیگری گفت : عظلاتتان به شدت تحت فشار قرار می گیرند و فلج می شوند و مطمئنا کارتان به بیمارستان خواهد کشید.

استاد گفت : خیلی خب . ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییر کرده است؟

شاگردان جواب دادند : نه.

او مجددا پرسید : پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات میشود ؟ و در عوض من چه باید بکنم؟

شاگردان گیج شدند . یکی از آنها گفت : لیوان را زمین بگذارید.

و استاد ادامه داد : دقیقا مشکلات زندگی هم همین است . اگر آنها را چند دقیقه در ذهن نگه دارید ، اشکال ندارد . اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید ، به درد خواهند آمد . اگر بیشتر از آن نگهشان دارید ، فلجتان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود .

فکر کردن به مشکلات زندگی مهم است . اما مهمتر آنست که در پایان روز و پیش از خواب آنها را روی زمین بگذارید به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرید . هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشی که برایتان پیش آمده برآیید.

 

خوندی داستان رو؟ جالب بود نه؟ میدونم اصلا شایدم تکراری بود برات، تو فضای نت کافیه یه سرچ کوچولو کنی و این مطلب رو پیدا کنی، اما مطلب آموزنده ایه، خیلی سال پیش این رو خونده بودم و هر وقت مشکلی برام پیش میومد که حل شدنی نبود زودی به خودم میگفتم آرام بذار زمین این لیوان رو و قضیه تموم میشد و خلاص، اما اما اینبار فرق میکنه، من نمیتونم لیوان این مشکل رو بذارم زمین و خلاص، چون می خوام حل بشه، بهت احتیاج دارم، به صدات، به حرفات، به آرامشت، کاش بودی :(

 

 

اگه ام اس نداشتم!!

 

به نام او

 

سلام و صد سلام به دوستان عزیزتر از جان

تو سایت ام اس سنتر در حال گشت زدن بودم که اتفاقی بر خوردم به تاپیکی که فکر میکردم توش مطلبی ننوشته باشم، اما اتفاقا سومین ارسال مال من بود! و چقده با نوشته خودم حال کردم و مهمتر چقدر خوشحال شدم که با گذشت یکسال و خورده ای نظرم نه تنها عوض نشده بلکه امیدوارم تا ده سال آینده به امید خدا اگه زنده موندم همچنان همین نظر رو داشته باشم

 

اسم تاپیک هست: اگه ام اس نداشتم ...

و نوشته من در مورخ ۱۷/ ۰۵/ ۲۰۱۱:

RE: اگر ام.اس نداشتم ...

اگه ام اس نداشتم احتمالا هنوز در راه انداختن کارگاه ام داشتم دو دو تا چهارتا میکردم
سر مسائل کوچیک و بی ارزش داشتم حرص و جوش الکی میخوردم
هنوز نتونسته بودم با خودم سر گذشت از اشتباه آدمها کنار بیام
همچنان سخت گیر بودم و دنیام کوچیک بود
دوستان خوبی مثل دوستان حال حاضرم نداشتم
نگاهم به بیماران همراه با ترحم بود
توانایی افراد بیمار رو جدی نگرفته بودم
.
.
.
.
و خیلی چیزهای دیگه
با ام اس دنیای من تغییر کرد و رو به خوبی گذاشت
با ام اس نگاهم مثبت شد
با ام اس بهترین دوستان نصیبم شد
با ام اس دوستی های حقیقی رو لمس کردم
با ام اس انگیزه ام برای کار و فعالیت و ادامه تحصیل چند برابر شد

با ام اس بزرگ شدم

 

شما چی اگه ام اس نداشتید ...

 

 

 

فرخنده باید میلاد منجی بشریت

 

به نام او

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

منجی بشریت، امام بر حق، امام حی و حاضر، امام زمان مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند:

ما از رعایت حالتان کوتاهی نمی ورزیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم، که اگر جز این بود، از هر سو پریشانی به شما روی آور شده و دشمنان نابودتان می کردند.

برای تعجیل فرج ( و ظهور ما ) دعای بسیار کنید، که این خود باعث گشایش در کارهای شما می شود.

فرخنده باید میلاد پر برکت آقای عصر، آقای خوبیها، امید مظلومان، روشنی قلب شیعیان، نور چشم منتظران آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

شب و روز استجابت دعاست و در حق هم دعا کنیم

 

 

کادو!!

 

 

آقای خوبم

اشکالی داره برای روز تولدتون به جای اینکه بهتون کادو بدم، از شما کادو بگیرم؟!

 

 

فریاد رس!

 

 

مردمان دعا کنند و گویند: " خداوندا! ما را به سه موضع فریاد رس : یکی در وقت جان کندن، دوم در گور، سوم در قیامت!" من گویم، " الهی مرا به همه وقتی فریاد رس ".

                                                           شیخ ابوالحسن خرقانی

 

 

نظرسنجی!!

 

به نام او

 

سلام به همگی دوستان عزیزم

 

خب این دوست عزیزمون اومده و علت دل شکستگیش و غرور بنده رو نوشته:

پنجشنبه 8 تیر1391 ساعت: 14:19 توسط: ...
ناراحت شدی مشدی آرام
خوب تو به همه وبلگها میری و نظر میدی ما چه کم از اونا داریم که با هزار دفعه دعوت یه بار قدم رنجه نمی فرمایی خوب من دلم ظریفه زود می شکنهاگه فقط برای هرنوشته یه بار نظر بدی که چیزی ازت کم نمیشه آخه من دوستت دارم و برا هرنوشته ات نظر میدم:
آنان که خاک را بنظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی هم بما کنند؟

 

دوست عزیزم که برام مثل جون عزیزی اول اینکه کی گفته من به همه وبلاگها میرم و نظر میدم؟ این اصلا صحت نداره، بویژه این چند ماهه اخیر یعنی باید بگم بویژه این نه ماه اخیر بسیار کم به وبلاگها رفته و بسیار کمتر نظر دادم، چون شدیدا درگیر چندین پروژه بودم که بعضی وقتها شبانه روز مشغول بودم.

دوم: من وبلاگ شما اومدم و نظر دادم لطفا نسبت به من کم لطف نباش، در ضمن من وبلاگ دوستانی که خیلی بهشون سر میزنم هم برای هر پستشون نظر نمیدم، چون بعضی از پست ها اصلا جای نظر دادن من نیست و فقط میخونم و آروم میرم، این که میگم جای نظر دادن من نیست، به این دلیله که یا اون پست با عقاید من مخالفه، یا یه درد دل که من بلد نیستم دلداریش بدم پس سکوت بهتر از حرف نسنجیده است، و یا مخاطب خاص داره، یا یه نوشته خیلی تکراریه که باید خیلی کلیشه ای آدم بنویسه: به به چه پست قشنگی و از این حرفها که من اصلا اینکاره نیستم

سوم: من تو اساسنامه وبلاگم که همون روزهای اول تدوینش کردم و این بغل در قسمت آرشیو موضوعی هست، در بند دومش نوشتم که: "درخواست در زمینه بیا به وبلاگم سر بزن و به به چه وبلاگ قشنگی و این حرفها را اجرا نخواهم کرد و کامنت مربوطه حذف خواهد شد."

چهارم: دوستانی مثل شما که به من خیلی خیلی لطف دارن و میان نظر میدن قدمشون رو چشم بنده است و منت دارشون هستم، اما اگه انتظار دارن که برای هر کامنتشون یه کامنت از من در وبلاگشون دریافت کنن، باید عرض کنم از این بابت شرمنده ام و من اهل همچین بده بستونی نیستم و اصولا خودم رو تو معذوریت قرار نمیدم و دلی به وبلاگ دوستان سر میزنم و خیلی دلی تر نظر میدم، هر کی یه اخلاقی داره و منم متاسفانه یا خوشبختانه همچین اخلاقی دارم، در دنیای واقعی هم همینطورم و منتظر نمیشم کسی بیاد تا من برم و بر عکس.

و پنجم: من اصلا ناراحت نشدم، فقط تعجب کردم همین، اگر همدردم نبودی اصلا به کامنتت اهمیت نمیدادم و از کنارش میگذشتم، اما چون برام عزیزی و همدردمی به کامنتت که خصوصی هم بود پرداختم تا بیای و خودت رو سبک کنی، تا ببینم جریان از چه قراره و کجا دلت رو شکستم، الان هم امیدوارم توضیحات مفصلم راضیت کرده باشه و من رو اگه کوتاهی کردم ببخشی! و مهمتر من رو بهتر شناخته باشی، در آخر هم خودت رو برای این چیزها اصلا اذیت نکن،مگه من کی باشم که نظرم مهم باشه عزیز دلم، اصلا فکر کن من مغرور و بی ملاحظه هستم، بذارم کنار و خاطرت رو مکدر همچین آدم مغروری نکن

 

به آقا یا خانم من که در کامنتدونی پست پائین بنده رو مورد لطف قرار داده :

از اونجا که بدون آدرس و نشون هستید و اصلا نمیشناسمتون، نمیتونم به نظرتون اهمیتی بدم، اگه میبینید به نظر این دوستمون اهمیت دادم برای این هست که کاملا میشناسمشون و با آدرس و نشون هستن و مهمتر اینکه همدردم هستن و دلم نمیخواد همدردم ازم رنجیده خاطر باشه

 

و در انتها دوستان همدردم و اون عزیزانی که همدردم نیستن اما با هم در ارتباط هستیم و حتی شما خواننده خاموش عزیز رو دعوت میکنم به انتقاد از شخصیت این حقیر آرام، کامنت دوستمون باعث شد این موضوع رو به همه پرسی بزارم تا از موقعیت و شخصیت خودم در نزد شما عزیزان با خبر بشم، خصوصی یا عمومی ممنون میشم برام بگید که چه جور آدمی هستم؟ شاید فرجی بشه و اخلاقم درست بشه! البته لطفا با آدرس و نشون یا اسمی که میشناسم، کامنت بدون آدرس و نشون و اسم مشخص رو پاک میکنم!

 

تابستون گرمیه، آب درمانی و استخر رو پاس بدارید

 

 

چرا؟

 

دوستی که اسمش رو تبدیل به سه نقطه کردم در نظرات خصوصی برام نوشته:

 

شنبه 3 تیر1391 ساعت: 16:48 توسط:...

خیلی مغروری خیلی دل آدمو می شکنی

 

 

به راستی چرا؟؟؟؟!!!!!!!!

 

 

اعیاد!

 

 

به نام او

سرور جوانان بهشت آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام فرمودند:

همنشینی با گنهکاران، موجب سرگردانی و آشفتگی و خطر گناه است.

سیدالساجدین حضرت علی بن الحسین علیه السلام فرمودند:

اگر کسی در سمت راست تو (ایستاد و) به تو ناسزا گفت، سپس به سمت چپ تو رفت و معذرت خواست، عذر خواهی او را بپذیر.

میلاد سه نور دشت کربلا بر شما فرخنده و مبارک باد

 

 

 

میوه های آرزو رسیدنی ست!

 

 

میوه های آرزو رسیدنی ست!

تو چه ساده ای و من ، چه سخت
تو پرنده ای و من ، درخت.
آسمان همیشه مال توست
ابر، زیر بال توست
من ، ولی همیشه گیر کرده ام.
تو به موقع می رسی و من،
سال هاست دیر کرده ام.
***


خوش به حال تو که می پری!
راستی چرا
دوست قدیمی ات _ درخت را _
با خودت نمی بری؟
***


فکر می کنم
توی آسمان
جا برای یک درخت هست.
هیچ کس در بزرگ باغ آفتاب را
روی ما نبست.
یا بیا و تکه ای از آسمان برای من بیار
یا مرا ببر
توی آسمان آبی ات بکار.
***


خواب دیده ام
دست های من
آشیانه تو می شود.
قطره قطره قلب کوچکم
آب و دانه تو می شود.
میوه ام:
سیب سرخ آفتاب.
برگ های تازه ام:
ورق ورق
نور ناب.
***


خواب دیده ام
شب، ستاره ها
از تمام شاخه های من
تاب می خورند.
ریشه های تشنه ام
توی حوض خانه خدا
آب می خورند.
***


من همیشه
خواب دیده ام، ولی ...
راستی ، هیچ فکر کرده ای
یک درخت
توی باغ آسمان
چقدر دیدنی ست!
ریشه های ما اگرچه گیر کرده است
میوه های آرزو، ولی
رسیدنی ست.


عرفان نظرآهاری