به نام او


سلام به همه خوبان و مهربانان عزیزم


اول بگم خواهشا نگید که این آرام چه بد پیله شده به موضوع ازدواج و بیماری و این حرفها، موضوع این هست که خیلی ها رو اطرافم دیدم و می بینم که به خاطر بیماری حاضر به ازدواج نشدن و خیلی ها هم به علت بیماری طرف مربوطه، جا زدن و رفتن!! و همین باعث کلی ناراحتی های روحی شده!! غافل از اینکه ازدواج باعث آرامش و امید میشه، البته ازدواجی که با فکر و منطق و احساس و عقل و قلب صورت گرفته باشه!! خود من هم مدتی درگیر همین موضوع بی خیال شدن ازدواج بودم!

و اما وقتی دیدم مریم عزیزم صاحب وبلاگ ام اس و دو دل عاشق بعد از مدتها آپ کرده، کلی خوشحال شدم و رفتم ببینم چه خبرها، آخه میدونید مریم عزیزم هم همین سال گذشته ازدواج کرد و الان هم زندگی خوب و خوشی رو با شوشوش خدا رو شکر داره، میدونید موضوع پست جدیدش چی بود؟ بله مریم عزیز هم به موضوع ام اس و ازدواج پرداخته، مطلبش خوندنی هست، بی بهره نمونیدهاااااا از من گفتن بود.


پ.ن1: یه چند تا دوست و همراه جدید بهمون اضافه شدن، کم کم دارم فکر میکنم یه بخش به نام دوستان جدید افتتاح کنم!! نازنین عزیزتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.comو شیرین عزیزتصاوير زيباسازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com گلهای قشنگ به جمعمون خیلی خوش اومدید.


نازنین و شیرین عزیزم تو کامنتشون به ازدواج اشاره جالبی داشتن دلم نیومد اینجا کامنتشون رو کپی نکنم. در ضمن نازنین وبلاگ عاشقانه های کویر رو هم مدیریت میکنه.


نویسنده: نازنین
دوشنبه 20 مهر1388 ساعت: 18:56
سلام دوست خوبم

منم مدت 8 ساله که بیه این بیماری مبتلا هستم

بیماری که همه زندگیمو مختل کرده . منی که تا قبل از اون زمین و زمان زیر
پاهام بود و از دیوار راست بالا میرفتم الان حدود 8 ساله که آرزوی رفتن توی خیابون و پارک و......دارم

از خودم متنفرم از اینکه مجبور شدم کاری رو که اینقدر دوستش داشتم ( حسابداری ) رو ول کنم خیلی دلم گرفته

از اینکه بعضی وقتا لنگ لنگان توی خیابون راه میرم خسته ام

از هر چی دکتر وقرص و ام ار ای و فیزیوتراپی متنفرم

واز خدا خیلی شاکیم بعضی وقتا بهم حس خودکشی دست میده .اما از اون کار هم میترسم

به همه خواستگارانی که داشتم قبلا خودم جواب رد دادم
چون بهشون حق میدم که اونا زندگی رو در کنار یه فرد سالم شروع کنند

چون این خودخواهی میه اگه بخوام کسی را وادار کنم که با این وضعیت من کنار بیاد

**************

نویسنده: shirin
شنبه 25 مهر1388 ساعت: 11:18
سلام.من اولین بار هست که به وبلاگ شما سر میزنم.منم 10 ساله که ام اس دارم.قبل از ازدواج ام اس داشتم.همون اولین جلسه خواستگاری به همسرم گفتم.اونم تحقیق کرد والبته با مخالفت بسیار زیاد خونواده روبرو شد. ولی مقاومت کرد و الان 3 ساله که با هم ازدواج کردیم.خدا رو شکر میکنم که مشکلی تا به حال پیش نیومده

*****************
پ.ن2: آزی جان، خدا رو شکر تا حالا آقا ابوذر با سیبیلهاش
تصاوير متحرك ، ياهو ، زيباسازی وبلاگ ، بهاربيست             www.bahar-20.com مشکلی نداشته. نیازی به فکر کردن نداره که خب شکل خودت رو دیگه بابا این رو تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com


شاد و سربلند باشید
تصاوير زيبا سازی ، عكس های ياهو ، بهاربيست             www.bahar-20.com